حجت الاسلام علی کشوری
تردیدی نیست که اصلی ترین دغدغه دوستداران انقلاب اسلامی تحکیم ساخت داخلی نظام است.(هدف درونی) تحکیم ساخت داخلی نظام کارآمدی درونی نظام را افزایش می دهد.
اگر نظام اسلامی که با ایده "مهندسی دین در دنیا" ایجاد شده است؛ بتواند کارآمدی آرمانهای خود را در ابعاد
"سیاست و فرهنگ و اقتصاد" برای جامعه محسوس نماید، الگوی جدید اداره جامعه -که مبتنی دین است-، به دیگر کشورها سرایت می کند و خود را به عنوان رقیبی کارآمد برای مدرنیته بیش از گذشته مطرح می کند. (هدف بیرونی)
حال پرسش اساسی این است که تحکیم ساخت داخلی نظام -که هدف درونی نظام است-، چگونه تحقق می یابد؟
اگر به سلسله سخنرانی های مقام معظم رهبری در سالهای اخیر توجه شود ایشان در مورد 2 موضوع به صورت ویژه مطالبی را مطرح کرده اند.
1.
2.
ایشان در ابتدای امسال این 2 موضوع را که در سال های گذشته به صورت مفصل در مورد آن بحث فرموده بودند، در کنار هم قرار دادند و دهه چهارم انقلاب را "دههى عدالت و پیشرفتِ توأمان" نامیدند.
بسم الله الرحمن الرحیم
"طرح کارنامه خوانی" به دنبال چیست؟
یکی از اصلی ترین فایده های انقلاب اسلامی در مقیاس ملی و جهانی ایجاد فرصت قضاوت برای مردم در مورد مسائل مختلف بوده است. اتخاذ مواضع محکم در حوادث گوناگون و ایجاد انگیزه در میان مردم برای حضور در صحنه های سرنوشت از سوی انقلاب منجر به ارتقای سطح شعور و معرفت مردم نسبت به حوادث مختلف شده است. دیگر نمی توان حرف سستی را به مردم منطقه و مردمان با غیرت ایران تحمیل نمود و شاهد این مدعا استقامت مردم ایران و منطقه در حوادث مختلف بر آرمانهای خود می باشد.............................
سالهای سال است که رهبر معظم انقلاب اسلامی (1)مردم را به مطالبه آرمانهای انسانی انقلاب اسلامی فرا می خواند و با مدیریت بی نظیر خویش چنین فضائی را در میان مردم و جوانان مطرح کرده اند.امروز هم در آستانه انتخابات مجلس هشتم همچنانکه که رهبر فرمودند باید با بصیرت وارد میدان شد و دست دشمنان و طمع ورزان را از صحنه انتخابات کوتاه نمود.
جمعی از جوانان علاقه مند به آینده انقلاب هم بنا دارند در این میدان با طراوت انقلاب نقش ایفا کنند و توشه ای برای آخرت خویش فراهم نمایند. بعد از مطالعه در فرمایشات مقام معظم رهبری طرحی با عنوان " طرح کارنامه خوانی " آماده گردیده است که در فرآیند اجرای این طرح میزان توانمندی نامزدهای انتخاباتی در مسائل ملی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
در این طرح که به محوریت "مساجد وهیئات" علاقه مند برگزار می شود شاخصه هائی برای احراز شرایط اصلح به مردم شریف پیشنهاد می شود . در تدوین شاخصه های مطرح در این کارنامه، جهت گیری های کلان انقلاب و نیاز مندی های اصلی مردم ملاک قرارگرفته است.ان شاء الله به زودی اخبار تکمیلی در مورد اجرای این طرح به اطلاع خواهد رسید.
شورای علمی انتخابات مجلس هشتم
وابسته به شبکه مساجد وهیئات بروجرد
(1)
این شعارها در واقع مطالبات ملت از ما مسؤولان است. اگر نهضت عدالتخواهى مطرح مىشود، یا اگر نهضت نرمافزارى و تولید علم بهعنوان یک جنبش عمومى مطرح مىشود، یا اگر نهضت آزاداندیشى مطرح مىشود، براى این است که همهى مسؤولان و همهى آحاد ملت احساس کنند که در این جهت مسؤولیت دارند. کشور به این شعارها نیاز دارد. البته مىدانیم که بسیارى از این شعارها در سالهاى خود بهطور کامل تحقق پیدا نکرده است؛ لیکن کارهاى زیادى هم صورت گرفته است. هر سال باید با تجربههاى سالهاى پیش، هم ملت و هم دولت راه خود را به سمت هدفهاى والاى این ملت و این کشور طى کنند و گامها را محکمتر و استوارتر بردارند.
همیشه نگاه این کشور و این ملت به عدالت و رفتار عادلانهى علوى است و باید باشد؛ این را ما نباید فراموش کنیم. همیشه این ملت نیاز دارد به مسابقهى خدمترسانى میان مسؤولان؛ همیشه این ملت نیاز دارد به اینکه مسؤولان او پاسخگوى مسؤولیتهاى بزرگ خودشان در مقابل ملت باشند و روح پرسشگرى در مردم وجود داشته باشد و همیشه زنده بماند. اینها شعارهاى گذرا نیست؛ ابعاد و جوانب گوناگون وظایف ما مسؤولان و همچنین مطالبات ملت را براى ما روشن مىکند.
بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دهها هزار نفر از زائران و مجاوران حرم رضوی ????/??/??
http://farsi.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=2697
جوان، حق را آسان مىپذیرد... جوان راحت و صادقانه اعتراض مىکند و بىدغدغه و بدون هیچگونه گرفتارى درونى اقدام مىکند... پذیرش آسان، اعتراض صادقانه و اقدام بىدغدغه را شما کنار هم بگذارید، ببینید چه حقیقت زیبایى بهوجود مىآید و چه کلیدى براى حل مشکلات است.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جوانان استان اصفهان 12/8/1380
1. همه باید به این نکته توجه کنیم که ورود در هر سالى، ورود در هر ماهى، ورود در هر روزى از روزهاى زندگى، ما را به شناخت مسؤولیت خود فرامىخواند و به اداى مسؤولیت تحریک مىکند. در پیام نوروزى به ملت ایران عرض کردیم که امسال از نظر ما سال پاسخگویى مسؤولان نظام به مردم است. این در واقع پاسخگویى به خدا هم هست؛ همچنانکه پاسخگویى به خود هم هست. پاسخگویى، در واقع یک نوع کارنامهخوانى است؛ مثل دانشآموزى که در پایان سال تحصیلى کارنامهى خود را مىخواند - هم خود او مىخواند، هم اولیاء او مىخوانند - نقاط قوّت خود را مىشناسد، نقاط ضعف خود را هم مىشناسد؛ نمرهیى که مایهى خرسندى اوست، او را به ادامهى این کار تشویق مىکند و نمرهیى که مایهى سرشکستگى اوست، او را به جبران این سرشکستگى وادار مىنماید. مجموع نمرههاى خوب و بد، معدل یک دانشآموز است و مجموع معدلهاى دانشآموزان یک کلاس، معدل این کلاس است و نشاندهندهى اینکه آیا ادارهکنندگان این کلاس از عهدهى پیشبرد دانشآموزان برآمدهاند یا نه. البته مجموع معدل کلاسها هم معدل مدرسه را تشکیل مىدهد؛ معلوم مىکند که این مدرسه، مدرسهى کارآمدى هست یا نه؛ سهامداران مدرسه را به فکر وادار مىکند؛ مىفهمند؛ تشخیص مىدهند که ادارهکنندگان این مدرسه، خوب از عهده برآمدهاند یا نه؛ و تصمیم مىگیرند.
در یک نظام اجتماعى و سیاسى و در نظام جمهورى اسلامى، کارنامهى دستگاهها معدل آن دستگاهها را مشخص مىکند. معدل دستگاههاى مختلف، معدل هر قوه از قواى سهگانه و دستگاههاى عمدهى کشور را مشخص مىکند و مجموع معدل قواى سهگانه، معدل نظام را معین مىکند. سهامداران نظام، ملت ایرانند؛ شما ملت ایران صاحب نظام جمهورى اسلامى هستید. شما با شناخت معدل دستگاهها و بر اساس آن، و با شناخت اینکه چقدر مدیران کشور از عهدهى کار خود برآمدهاند، دربارهى مدیران کشور تصمیمگیرى مىکنید. این، یک نظام سالم است. ساخت قانون اساسى هم ما را به این سمت هدایت و به ما کمک مىکند.
بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دهها هزار نفر از زائران و مجاوران حرم رضوی ????/??/??
http://farsi.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=2563
بسم الله الرحمن الرحیم
اطلاعیه شماره 1
شرکت در انتخابات یک فریضه است
در سوم تیر سال 1383 مردم سر افراز و همیشه در صحنه ایران حماسه ای از جنس معجزه آفریدند و با رای به دولتی که از جنس خودشان بود بار دیگر با آرمانهای رفیع انقلاب و رهبر معظم انقلاب تاکید کردند.
اینک ملت ایران در حماسه ای دیگر و برای تکمیل گام قبلی خود و با تاسی به سرور و سالار شهیدان می رود که شعار عدالت محوری را به سر منزل مقصود رهنمون سازد.
ستاد مردمی دکتر محمود احمدی نژاد برای ورود به انتخابات مجلس هشتم از همه مردم آزاده بروجرد دعوت به عمل می آورد که همگام با همه مردم ایران برای شرکت و رونق بخشیدن به انتخابات مجلس هشتم حضور به هم رسانند و با انتخاب نمایندگانی اصلح که ملاک فقر ستیزی، مردمی و ولایت مداراین بار مجلس عدالت محور را بوجود آورده تا از این طریق راه را برای دولت عدالت هموار سازند.
وعده دیدار ما روز 24 اسفند 1386 پای صندوق های رای
تا انتخاب برتر یک یا حسین دیگر.....
ستاد مردمی دکتر محمود احمدی نژاد
شهرستان بروجرد برای ورود به انتخابات مجلس
هشتم ( ستاد رایحه خوش خدمت)15/10/86
در ایام هفتهى دفاع مقدس - که یادآور فصل مهمى از زندگى این ملت و تاریخ پُرافتخار پس از انقلاب است - هیچ چیز شایستهتر و لازم تر از این نیست که ما از فداکاران دوران جنگ و سربازان جان بر کف اسلام، و کسانىکه جان خود را در وسط معرکهى حق و باطل به گروگان گذاشتند، تا آبروى اسلام و آبروى این ملت و حیثیت جهاد در راه خدا را حفظ کنند، تجلیل کنیم و آنها را بزرگ بداریم؛ مخصوصاً پاکبازانى که هرچه داشتند، در این میدان نثار کردند؛ یعنى شهداى عزیز ما و خانوادههاى صبورِ پُرگذشت آنان، جانبازان فداکار و بلندنظر و گرانقدر ما و خانوادههاى رنجکشیدهى آنان، آزادگان عزیز ما و خانوادههاى آنان، و مفقودان و اسراى دور از میهنمان و کسان و خانوادههاى نگران آنان. تجلیل از این عزیزان، وظیفهى بزرگى براى ملت است.
جنگ تحمیلى، یک امتحان و یک عبرت
این جنگ تحمیلى، نه فقط براى همان چند سال یک امتحان بود، بلکه براى بعد از دوران خاتمهى جنگ هم یک محک و یک امتحان و یک عبرت است. اگر هر ملتى بتواند در هنگام تهاجم دشمنان و خطرى که بیگانگان براى او بهوجود مىآورند، از خودش دفاع کند و دشمن را سرکوب نماید و به عقب براند و بعد از جنگ، ویرانی اى جنگ را اصلاح کند و اوضاع را به حال اول دربیاورد و عزت و آبروى آن ملت را حفظ بکند و یادگارهاى جنگ - یعنى همین رزمندگان و جانبازان و خانوادههاى شهدا - را گرامى بدارد، این ملت ذلیلشدنى نیست؛ این ملت عزیز خواهد ماند.
کشتن روح دفاع و سلحشورى در ملتها، بزرگترین جنایت استعمار
بزرگترین جنایت استعمار و ایادى خائن آن - که در طول سالهاى متمادى بر کشورهاى اسلامى حکومت کردند - این بود که روح دفاع و سلحشورى را در ملتها کشتند و آنان را به شعارهاى پوچ، مثل قومیت و ملیتهاى افراطى سرگرم کردند؛ لذا مىبینید که تقریباً از دو قرن پیش، دشمنان ملتهاى اسلامى به کشورهاى آنها سرازیر شدند و هر وقت به نحوى آنها را تحقیر و ذلیل و غارت کردند و رفتند و ملتها همینطور آنها را تماشا و تحمل کردند. کار به آنجا رسید که امروز مىبینید ملتهاى مسلمان، جزو ضعیف ترین ملتهاى جهان هستند؛ در حالى که اسلام در بطن خود، داراى قدرت و عزت و کرامت است. اسلام که ذلتپذیر نیست؛ چرا مسلمانان اینطور شدند؟! این همان کارى است که حکومتهاى دستنشانده با ملتهاى مسلمان انجام دادند؛ آنها را سرکوب و ذلیل و ذلتپذیر کردند؛ هر وقت هم عده اى خواستند با الهام گیرى از روح اسلام کارى بکنند، از همه طرف آنها را محاصره کردند.
ملت ما ثابت کرد که مىتواند از خودش دفاع کند
ملت ما بحمداللَّه با پیروزى انقلاب اسلامى و بعد از این پیروزى درخشان، خود را از این حالت تحقیرآمیز نجات داد. بعد هم ماجراى جنگ تحمیلى اتفاق افتاد و این ملت بزرگ ثابت کرد که مىتواند از خودش دفاع کند؛ این درسى براى ملتهاى دیگر شد. ما در مقابل بزرگترین قدرتهاى ترکیبشدهى عالم قرار گرفتیم؛ یعنى در طول هشت سال، همه با کمک به دشمنمان، در مقابل ما صفآرایى کردند؛ اما بعد از این هشت سال، نتوانستند یکصدم از مقاصد خودشان را به دست بیاورند و سرافکنده به جاى اول برگشتند. آیا این براى یک ملت عزت نیست؟
آنچه که من مىخواهم تأکید کنم، این است که ملت ما نباید هرگز فراهمآورندگان این عزت را فراموش کند. آنها چه کسانى هستند؟ رزمندگان، نیروهاى مسلح، آحاد بسیج عظیم و بىپایان مردمى، جوانان مؤمن این مملکت و خانوادههاى صبور و غیور این ملت. اینها بودند که این حماسهى بزرگ را آفریدند. این کشور همیشه به رزمندگان دوران هشتساله، بخصوص به خانوادههاى شهدا و جانبازان و آزادگان و مفقودان و اسرا و خانوادههایشان مدیون است؛ ما به اینها مدیون هستیم.....
شما ملت عزیز، شما ملتى که دلهایتان با ایمان روشن شد و به برکت ایمان قوّت قلب پیدا کردید و در مقابل دشمن ایستادید و حرف خودتان را پیش بردید، باید قدر این ایمان و این روحیهى سلحشوری و قدر سلحشوران میدان نبرد را بدانید و این ارزشها را زنده نگهدارید. ملت ما در مقابل چنین ظالم هایى سر خم نخواهد کرد.
فرازی از سخنرانى در دیدار با جمعى از رزمندگان، پرسنل و مسئولان ستاد فرماندهى کل قوا، ستاد مشترک و نیروى هوایى ارتش جمهورى اسلامى ایران، مسئولان حفاظت اطلاعات و عقیدتى، سیاسى نیروهاى مسلح و پرسنل نمایندگى ولىّفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، جمعى از بسیجیان شهرهاى تهران، سمنان و دماوند، گروهى از خانوادههاى شهدا و جانبازان شهرهاى تهران، همدان، یزد و قزوین و آزادگان بهار همدان، بهمناسبت گرامیداشت هفتهى دفاع مقدس و هفتهى وحدت 1370/7/3
بسم الله الرحمن الرحیم
ریشه تورم کجاست؟
...........
مقاله ی تحلیلی
حجت الاسلام مجید گودرزی
مسئول ستادهای مردمی دکتر محمود احمدی نژاد
در انتخابات مجلس هشتم در بروجرد
در رابطه با تحلیل بحث گرانی و تورم
............
"در این مقاله مدعای اصلی این است که ادبیات توسعه از تحلیل
بخش اقتصاد در جانعه انقلابی ایران عاجز است،
لذا به طریق اولی راه حل های علمی که امروز از سوی کارشناسان سیاسی گفته می شود
ومورد حمایت جریانهای سیاسی هم قرار می گیرد.
راهی اساسی برای حل ریشهای تورم نمی باشد."
.......................
خلاصه بحث:
ضرورت بررسی ریشه های بنیادین تورم،قبل از تصمیم گیری برای حل این معضل
تحلیل گرانی ازموضع « تولید، توزیع، مصرف» در این مقاله
استارت تبدیل الگوی مصرف در ایران در دوران پهلوی
تغییر تعریف فقر در ایران در دولت مهندس میر حسین موسوی
توسعه مصرف گرائی در دولتهای بعد از دولت جنگ از بخش اقتصاد به بخش فرهنگ و سیاست
تقسیم راهکارهای مبارزه با تورم در دولتها به سه دسته راهکار کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت
ایجاد تعادل در کشورها نسبت به اقتصاد جهانی راهکار علمی دنیا برای کنترل تورم
بررسی علت تورم در دیدگاه اسلامی (بررسی تاثیر انقلاب در بخش اقتصاد)
تعریف نظام سرمایه داری به نظام چهار بازار(مقدمه بحث)
بازار سرمایه متغیر اصلی چهار بازار نظام سرمایه داری
طرح شعار« داشتن حق مصرف مساوی از بالا تا پایین نظام» و ایجاد روحیه گستاخی انقلابی در بخش اقتصاد در اثر انقلاب
تقویت نقش خویش فرماها در اقتصاد اثر تغییرات ایجاد شده در بخش اقتصاد به وسیله انقلاب
بالا رفتن قیمت در بخش توزیع به وسیله خویش فرماها علت افزایش نرخ دست مزد در بخش تولید
انعکاس افزایش قیمت دستمزد در بخش غیر دولتی در بخش دولتی
انعکاس ارتقای انتظارات مردمی در بخش های توزیع و تولید ، علت گرانی
پرهیز از تحلیل وضعیت جامعه ایران بر اساس ادبیات توسعه و تولید الگوی بومی اقتصاد راهکار بنیادین کنترل تورم در جامعه ایران
تقابل دائمی تصمیمات دولتها برای کنترل تورم بر اساس ادبیات توسعه با جهت گیری تقاضاهای مصرفی مردم در جامعه انقلابی ایران
....................
1. ضرورت بررسی ریشه های بنیادین تورم،قبل از تصمیم گیری برای حل این معضل
برای اینکه بتوانیم در حل مشکل تورم و گرانی به توفیق دست پیدا کنیم و راه حل منطقی پیش روی مدیران اجرایی دولت بگذاریم باید ابتدا ریشه تورم و گرانی و علل پیدا و پنهان آن معلوم و مشخص شود تا درمان تورم آسان شود.برای نگاه به ریشه ها و علت های گرانی باید ابتدا به گذشته اقتصادی کشور نگاهی دقیق و موشکافانه انداخت و سپس راه حلهای موجود در دنیا را برای حل تورم مورد بررسی قرار داد و نهایتاً الگوی بومی که با فرهنگ مذهبی ایران تناسب داشته باشد انتخاب و مشکل گرانی و تورم را حل نمود.
2. تحلیل گرانی ازموضع « تولید، توزیع، مصرف» در این مقاله
ما می خواهیم که از موضع « تولید، توزیع، مصرف» به تحلیل گرانی و تورم بپردازیم.
1/2. استارت تبدیل الگوی مصرف در ایران در دوران پهلوی
یک ملت می تواند قطب توسعه تولیدی در منطقه یا دنیا باشد یا می تواند قطب توسعه توزیعی و یا مصرفی باشد، به لطف زمامداران کشورمان در دوره شاه ، کشور ما یک کشور مصرف کننده بود که با تغییر و تحولی که حکومت آن زمان در ساختارهای اقتصادی و همچنین تغییر در فرهنگ مردم به وجود آورد اولین استارت تبدیل « مصرف » در کشورمان به « مصرف انبوه » زده شد و کشور ما قطب توسعه در زمینه توزیع شد، این توزیع از طریق پول نفت به سیستم اداری تزریق می شد و کالاهای غربی وارد کشور می شد تا مصرف شود، این اولین جرقه برای مصرف در قبل از انقلاب بود.
2/2. تغییر تعریف فقر در ایران در دولت مهندس میر حسین موسوی
دومین جرقه مصرف انبوه در انقلاب اسلامی اتفاق افتاد و آن در زمان دولت مهندس میرحسین موسوی بود؛ که در دوره ایشان معنای فقر عوض شد یعنی اینکه اگر تا قبل از آن به کسانی که از داشتن نان شب معذور بودند فقیر می گفتند پس از این دوره اگر کسی یخچال یا تلویزیون یا یکی دیگر از این کالاها را نداشت ، فقیر نامیده می شد، ایشان کالاهای اساسی را با دفترچه های ازدواج بین مردم توزیع می کردند که این کالاها شامل یخچال، تلویزیون، پنکه و ... بود و هماهنگ با این کار به علت اینکه دولت، به نام دولت مستضعفین و محرومین بود زیر ساخت های جامعه که باید در منطق سرمایه داری یا نظام سوسیالیستی گسترش پیدا می کرد و امکانات و تسهیلات صرف مناطق اقتصادی و صنعتی و نقاط استراتژیک تجاری باشد، در منطق انقلاب توسعه یافت یعنی جاده، برق، تلفن و... بوسیله جهاد سازندگی به همه نقاط کشور کشیده شد.
1/2/2. توسعه مصرف گرائی در دولتهای بعد از دولت جنگ از بخش اقتصاد به بخش فرهنگ و سیاست
در دوره آقای هاشمی مصرف انبوه از کالاهای اساسی به آموزش و پرورش، مراکز آموزشی غیر انتفاعی، دانشگاه آزاد و توسعه شهری تعمیم داده شد به عبارت دیگر آموزش و پرورش همگانی، ایجاد رغبت برای رفتن به دانشگاه آزاد( به علت محدودیت نفرات در دانشگاه دولتی) و آموزشگاههای غیر دولتی و ادامه تحصیلات تا رده های دانشگاهی به عنوان تنها ارزش اجتماعی مزید بر علت شد.
در دولت آقای خاتمی علاوه بر اینکه بخش اقتصادی را مانند دوره آقای هاشمی توسعه می دادند، این روند به سیاست تعمیم داده شد، یعنی جامعه مدنی و گسترش مطبوعات و روزنامه های زنجیره ای، کتاب و استانداردهای مطبوعاتی در سراسر کشور و .... که نیاز به سوبسیدهای کلان دولتی داشت.
در دولت عدالت محور آقای احمدی نژاد هم مصرف تحت شعار عدالت و اینکه نباید همه امکانات در پایتخت و مراکز استانها متمرکز شود از کلانشهرها به سمت شهرهای کوچک و روستاها تعمیم داده شد.
3. تقسیم راهکارهای مبارزه با تورم در دولتها به سه دسته راهکار کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت
مسئله گرانی در کشور از دیرباز ذهن مسئولین کشور را به خود مشغول نموده است و متناسب با شدت گرانی و تورم در هر دوره دولتها راه کارهای میان مدت و کوتاه مدتی و بلندمدتی را برای حل مشکل به کار گرفته اند مثلاً راه کار میان مدت آقایان این بوده که هر بار مسئله گرانی به اوج خود می رسید برای کاهش قیمتها دست به واردات کالا از خارج می زدند یا به عنوان راه کار کوتاه مدت کالا برگ کالاهایی مانند( برنج، روغن، بنزین و ...) بین مردم تقسیم می شد. یک راه حل هم در دوره مهندس میرحسین موسوی اتخاذ شد که آن ایجاد اتحادیه ها و نرخگذاری کالاها و ایجاد اماکنی مانند تعزیرات برای برخورد با افراد گران فروش و متخلف بوده است.(راهکار میان مدت) به عنوان راه کار بلند مدت نیز سعی شده است از طریق پول نفت نقدینگی کشور را با وارد کردن در یک جدول برنامه جهت دهی نموده و به سمت تولید ببرند.
4. ایجاد تعادل در کشورها نسبت به اقتصاد جهانی راهکار علمی دنیا برای کنترل تورم
اما مسئله تورم در دنیا و رشد نرخ کالاها به صورت قاعده مند و قانون مند نگاه می شود که مجال بحث روی آن نیست، که بصورت اجمالی اگر بخواهیم گفته باشیم در یک بحث اقتصادی و معمول کشورها ، نسبت به دنیا یک تعادلی را مطرح می کنند و نسبت به کشور خودشان تعادلش را بحث می کنند، البته در یک جاهایی مانند آن سالهایی که برزیل، شیلی و یا هر کشوری دچار بحران می شود بحث هائی مطرح است؛ که در این خصوص بحثهای مانند تحول فرهنگ در نظام مطرح می شود؛که باید فرهنگ تولید عوض شود ویا بحث می شود که واردات و صادرات دانش در کشور باید به چه گونه ای باشد و بحث های عمیقی که در رابطه با این مسئله مطرح است.
5. بررسی علت تورم در دیدگاه اسلامی (بررسی تاثیر انقلاب در بخش اقتصاد)
در نگاه بومی و اسلامی که می توان به مسئله گرانی داشت می توان از موضع تاثیر انقلاب در صنعت بحث را آغاز کرد ، یعنی یک انقلابی به وجود آمده است و این انقلاب با چالش هائی روبرو است؛ اینکه چرا نرخ کالاها به طور دائمی دراین چند سال تغییر کرده است یک تحلیل دارد ولی نه فقط در بخش اقتصاد بلکه در بخش سیاست و فرهنگ هم نیازهائی برای پویائی انقلاب مطرح است؛ به عنوان مثل تحلیل چالش در بخش سیاست درگیری بین « قومیت» و « جمهوریت» است، در بخش فرهنگ درگیری بین « منطق حجیت» و « منطق حسی» است و در بخش اقتصادی نیز درگیری بین « سرمایه» و « کار» است.
1/5. تعریف نظام سرمایه داری به نظام چهار بازار(مقدمه بحث)
برای مقدمه با ید متذکر شوم در نظام سرمایه داری چهار بازار وجود دارد که عبارتند از بازار سرمایه، کالا، کار، ابزار.
1/1/5. بازار سرمایه متغیر اصلی چهار بازار نظام سرمایه داری
در این نظام اقتصادی متغییر اصلی این چهار بازار، بازار سرمایه است یعنی این سرمایه است که مشخص می کند نرخ کار چقدر باشد، نرخ تکنولوژی چقدر باشد ونرخ ابزار چقدر باشد و نقش اصلی به عهده بازار سرمایه می باشد.
در هر کدام از این چهار محور نیز چهار بحث مستقل مطرح می شود؛ یعنی در بازار سرمایه بحث اینکه « قوانین تجمع سرمایه » چگونه بوجود بیاید به صورت مستقل مطرح می شود. در بازار کار بحث مستقل « کیفیت مدیریت درنظام سرمایه داری » مطرح می شود، در بازار ابزار نیز بحث « صرفه جویی در مقیاس تولید » یک بحث مستقلی است که مطرح می شود.
2/5. طرح شعار« داشتن حق مصرف مساوی از بالا تا پایین نظام» و ایجاد روحیه گستاخی انقلابی در بخش اقتصاد در اثر انقلاب
ولی در این بحث موضوع را که تاثیر انقلاب در تورم و گرانی است از زاویه دید « تولید، توزیع، مصرف » تحلیل می کنیم.
با بوجود آمدن انقلاب و گستاخی انقلابی که در اثر رهبری حضرت امام (ره) و شعارهای انقلاب در مردم به وجود آورد، شعاری مطرح شد که آن شعار « داشتن حق مصرف مساوی از بالا تا پایین نظام» بود، یعنی رهبر و بزرگان باید مساوی مردم، مصرف داشته باشند، این شعار بخش اقتصاد در کنار شعار اسلام خواهی ملت ایران، ساختار نظام سلطنتی را در هم شکسته و انقلاب را به وجود آورد.
1/2/5. تقویت نقش خویش فرماها در اقتصاد اثر تغییرات ایجاد شده در بخش اقتصاد به وسیله انقلاب
این انعکاس انقلاب در اقتصاد را می توان حتی در مغازه های خرده پای کنار خیابان نیز مشاهده نمود یعنی تحت هیچ اتحادیه ای و فروشگاه های زنجیره ای ( که آقای هاشمی برای کنترل گرانی پی گیر آن بودند و موفق نشد) نیستند، یعنی خود فرما ( خویش فرما) هستند. هر وقت که طلب ها و تقاضاهای خود را می خواهند و می بینند در بازار قیمت آن بالا رفته است، آنها نیز قیمتهای خود را افزایش می دهند که این کار به صورت خود کار توسط همه خویش فرماها انجام می شود بدون اینکه نیاز به هماهنگی حزبی یا اتحادیه ای و جلسه گرفتن باشد بلکه فقط به خاطر تاثیر انقلاب در روح مردم می باشد.
2/2/5. بالا رفتن قیمت در بخش توزیع به وسیله خویش فرماها علت افزایش نرخ دست مزد در بخش تولید
این یعنی اینکه سهم تاثیر اصلی در افزایش نرخ دستمزد در بخش تولید به عهده افزایش قیمت در بخش توزیع می باشد. بخش تولید که قاعده مند است؛ یعنی مثلاً یک کارخانه برای اینکه چگونه سرمایه گذاری کند یا هزینه های « مدیریت، مواد اولیه، انبار داری، تحول تکنولوژی و ... را انجام دهد از طریق مکانیزم چهار بازار کنترل، اداره و محاسبه می کند و بر اساس « نرخ سود سرمایه » کار می چرخد، لذا این بخش توزیع است که با افزایش نرخ دستمزد خود بخش تولید را هم متاثر می کند، مثلاً تاکسی ها، مکانیکی ها، سوپرمارکت ها و مغازه های کنار خیابان و .... نرخ دستمزد خود را افزایش دهند در بخش تولید خواه ناخواه باید دستمزد کارگرهای تولیدی نیز بالا برودو دیگر یک مدیر نمی تواند کارگرها را اذیت کند، زیرا اگر کارگران کارخانه ببینند دستمزدها در بیرون بیشتر بوده و داشتن یک مغازه به صرفه تر از کار در کارخانه است حتماً از کارخانه بیرون خواهند رفت؛ لذا برای اینکه کارخانه بچرخد و تعطیل نشود مدیران مجبور هستند به این حادثه اجتماعی وقع نهاده و آنرا بپذیرندو دست مزدها را افزایش نمایند و بالا ببرند، بنابراین قیمت تمام شده کالاهای تولیدی نیز خود به خود بالا می رود.
3/2/5. انعکاس افزایش قیمت دستمزد در بخش غیر دولتی در بخش دولتی
اثر بالا رفتن دستمزدها در بخش توزیع و به تبع آن در بخش تولید در حقوق کارمندان و خدمات دولتی است، یعنی بخش دولتی هم وابسته به این سیستم است و اینگونه نیست که بریده از هم باشند که بحثی را که آقای هاشمی درباره "خود گردانی وزارتخانه ها" به راه انداختند، برای این است که هزینه های کارمندان جبران شود. لذا هر سال دولت ناچار است که چه درباره خودگردانی وزارتخانه و نرخ دستمزد و حقوق کارمندان تصمیم گرفته و آنها را بالا ببرد.
بنابراین بخش تولید که نرخ کالاها در آن تعیین می شود از بخش توزیع تحت تاثیر قرار می گیرد که این به خاطر همان بحث مصرف و مصرف انبوه است.
4/2/5. تولید کالای گران علت کاهش ارزش پول ایران در موازنه با ارزهای خارجی
برای کنترل نرخ دستمزد در بخش تولید ناچاریم نرخ ارز و صادرات و واردات را دستکاری کنیم یعنی اگر هر چیزی در درون کشور تولید می شود گران تولید شود و هر چیزی که در خارج از کشور تولید می شود ارزان تولید شود، در موازنه همیشه وزن پول داخلی نسبت به پول های خارجی پائین می آید. چرا؟ چون هر چه که تولید شود، درس باشد، پژوهش باشد، در درون همیشه گران است.
5/5. انعکاس ارتقای انتظارات مردمی در بخش های توزیع و تولید ، علت گرانی
به هر حال انعکاس بالا رفتن انتظارات مردم در سه حوزه « سیاست، فرهنگ، اقتصاد» را در چهارده، پانزده میلیون جمعیت آزاد اقتصادی که در جامعه هستند می توان دید که اینها هم، همان انتظارات را دارند: انتظار مصرف روزنامه، کامپیوتر، مدرسه غیر انتفاعی و هر چیزی که انقلاب در جامعه مطرح می کند یعنی انتظارات دائماً در سیستم و الگوی مصرف سرمایه داری تشدید می شود، این یعنی اینکه ما قادر به کنترل « تولید، توزیع، مصرف» در این جمعیت اقتصاد آزاد نخواهیم بود و آنها هر وقت بخواهند دستمزد خودشان را بالا خواهند برد و این یعنی بالا رفتن نرخ دستمزدها در بخش های تولیدی و دولتی و خدماتی.
6. نتیجه بحث:
1/6. تقابل دائمی تصمیمات دولتها برای کنترل تورم بر اساس ادبیات توسعه با جهت گیری تقاضاهای مصرفی مردم در جامعه انقلابی ایران
همه می خواهند در یک افق مصرف کنند زیرا کار متغییر اصلی شده است مثلاً کار را در جامعه در نظر بگیرید که مدیران، متخصصان، کارگران فنی، و کارگران ساده در آن وجود دارد که همه با هم دستمزدهای خود را بالا می برند. یعنی نرخ کار در وحدت کل جامعه است که دائم به متغیر سرمایه در سیستم سرمایه داری تنه می زند و در جامعه مدیران با عینک اقتصاد سرمایه داری مرتباً می خواهند نرخ سود را بالا ببرند. لذا یا از طریق بالا بردن نرخ سود بانک این کار را انجام می دهند یا از طریق نشر اوراق بهادار و بورس و بخشهای مختلف دیگر سعی می کنند نقدینگی را را به جهتی که خودشان می خواهند بکشانند، از سوی دیگر مردم مقابله می کنند و نقطه شروع آن هم در همان چرخه ای است که خدمتتان عرض کردم زیرا خویشفرما هستند، قدرتش را دارند و می توانند نرخ را بالا ببرند.
فرهنگی که انقلاب به وجود آورده است می گوید توازن مصرف لازم است و فاصله طبقاتی را نمی پذیرد اما نظام سرمایه داری فاصله طبقاتی را تحمیل می کنند و در کشورهای دیگر این جرأت نیست که با این فرهنگ نظام اقتصادی سرمایه داری مخالفت کنند کما اینکه در زمان شاه نیز چنین جرأتی بین مردم ما نبود مثلاً یک راننده تاکسی الگوی مصرف خود را قبول می کرد یعنی آن چیزی را که جامعه به او تحمیل می کرد را می پذیرفت.
2/6. پرهیز از تحلیل وضعیت جامعه ایران بر اساس ادبیات توسعه و تولید الگوی بومی اقتصاد راهکار بنیادین کنترل تورم در جامعه ایران
لذا می توان مشکل اصلی در ایجاد تورم را به چالش بین فرهنگ نظام اقتصادی سرمایه داری و فرهنگ مصرف انبوه که قصد القاء خود به مردم کشورمان را دارد و فرهنگ انقلابی اسلامی مردم ایران نسبت داد. یعنی ادبیات توسعه کشور با فرهنگ انقلابی اسلامی مردم دچار تضاد است و در این بین به گرانی و تورم دامن می زند. بنابراین راهکار اساسی برای اصلاح تورم در اقتصاد ایران پرهیز از تحلیل وضعیت جامعه ایران بر اساس ادبیات توسعه است و در این میان تولید نرم افزارهای اقتصادی متناسب با آرمانهای انقلاب اسلامی است؛ که ان شاء الله در مقالی مناسب به توضیح نگاه دینی به بخش اقتصاد خواهم پرداخت.
۱۳۸۶/۱۰/۵
حوزه مقدسه قم –مجید گودرزی
من امروز چند جمله ذکر مصیبت کنم. البته شما از ساعتى پیش اینجا بودهاید؛ ذکر مصیبت کردهاند و شنیدهاید. این روزها هم در همه مجالس و محافل، ذکر مصیبت است. امروز، روز تاسوعاست و رسم بر این است که در این روز، گویندگان و نوحهسرایان، راجع به شهادت اباالفضل العبّاس روضه بخوانند. آنطور که از مجموع قراین به دست مىآید، از مردان رزمآور - غیر از کودک شش ماهه، یا بچه یازده ساله - اباالفضل العبّاس آخرین کسى است که قبل از امام حسین به شهادت رسیده است؛ و این شهادت هم باز در راه یک عمل بزرگ - یعنى آوردن آب براى لبتشنگان خیمههاى اباعبداللَّه الحسین - است. در زیارات و کلماتى که از ائمه علیهمالسّلام راجع به اباالفضل العبّاس رسیده است، روى دو جمله تأکید شده است: یکى بصیرت، یکى وفا. بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ همه یاران حسینى، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. در روز تاسوعا، مثل امروز عصرى، وقتى که فرصتى پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنى آمدند به او پیشنهاد تسلیم و اماننامه کردند و گفتند ما تو را امان مىدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانهاى کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم؟! واى بر شما! اف بر شما و اماننامه شما! نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا اینکه به شهادت رسیدند. مىدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس - برادر بزرگتر - جعفر، عبداللَّه و عثمان. انسان برادرانش را در مقابل چشم خود براى حسینبنعلى قربانى کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکى از برادران برود تا اینکه مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستى فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است. وفادارى حضرت اباالفضل العبّاس هم از همه جا بیشتر در همین قضیه وارد شدن در شریعه فرات و ننوشیدن آب است. البته نقل معروفى در همه دهانها است که امام حسین علیهالسّلام حضرت اباالفضل را براى آوردن آب فرستاد. اما آنچه که من در نقلهاى معتبر - مثل «ارشاد» مفید و «لهوف» ابنطاووس - دیدم، اندکى با این نقل تفاوت دارد. که شاید اهمیت حادثه را هم بیشتر مىکند. در این کتابهاى معتبر اینطور نقل شده است که در آن لحظات و ساعت آخر، آنقدر بر این بچهها و کودکان، بر این دختران صغیر و بر اهل حرم تشنگى فشار آورد که خود امام حسین و اباالفضل با هم به طلب آب رفتند. اباالفضل تنها نرفت؛ خود امام حسین هم با اباالفضل حرکت کرد و به طرف همان شریعه فرات - شعبهاى از نهر فرات که در منطقه بود - رفتند، بلکه بتوانند آبى بیاورند. این دو برادر شجاع و قوىپنجه، پشت به پشت هم در میدان جنگ جنگیدند. یکى امام حسین در سن نزدیک به شصت سالگى است، اما از لحاظ قدرت و شجاعت جزو نامآوران بىنظیر است. دیگرى هم برادر جوان سىوچند سالهاش اباالفضل العبّاس است، با آن خصوصیاتى که همه او را شناختهاند. این دو برادر، دوش به دوش هم، گاهى پشت به پشت هم، در وسط دریاى دشمن، صف لشکر را مىشکافند. براى اینکه خودشان را به آب فرات برسانند، بلکه بتوانند آبى بیاورند. در اثناى این جنگِ سخت است که ناگهان امام حسین احساس مىکند دشمن بین او و برادرش عباس فاصله انداخته است. در همین حیص و بیص است که اباالفضل به آب نزدیکتر شده و خودش را به لب آب مىرساند. آنطور که نقل مىکنند، او مشک آب را پر مىکند که براى خیمهها ببرد. در اینجا هر انسانى به خود حق مىدهد که یک مشت آب هم به لبهاى تشنه خودش برساند؛ اما او در اینجا وفادارى خویش را نشان داد. اباالفضل العبّاس وقتى که آب را برداشت، تا چشمش به آب افتاد، «فذکر عطش الحسین»؛ به یاد لبهاى تشنه امام حسین، شاید به یاد فریادهاى العطش دختران و کودکان، شاید به یاد گریه عطشناک علىاصغر افتاد و دلش نیامد که آب را بنوشد. آب را روى آب ریخت و بیرون آمد. در این بیرون آمدن است که آن حوادث رخ مىدهد و امام حسین علیهالسّلام ناگهان صداى برادر را مىشنود که از وسط لشکر فریاد زد: «یا اخا ادرک اخاک».