ایشان تا آخرین لحظات حیاتشان، ذکر و نماز و دعا را از دست ندادند. حاج احمدآقا فرزند عزیز حضرت امام مىگفتند: پیش از ظهر روز آخر حیات امام(ره)، ایشان روى تخت دایماً نماز مىخواندند. مدتى گذشت، بعد پرسیدند: ظهر شده است؟ گفتم: بلى. آن وقت خواندنِ نماز ظهر و عصر با نوافلش را شروع کردند. بعد از اتمام نماز، مشغول ذکر گفتن شدند و تا لحظاتى که در حالت اغما بسر مىبردند، مرتب پشت سر هم مىگفتند: «سبحاناللَّه والحمدللَّه ولاالهالّااللَّه واللَّهاکبر، سبحاناللَّه والحمدللَّه ولاالهالّااللَّه واللَّهاکبر». این کار براى ما درس است. ما که رهبرمان را دوست داریم، باید به کارها و روحیات او توجه کنیم و از آن درس بگیریم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی 18/3/1368
او همیشه بر مردم و ملتها تکیه مىکرد. در سفرى که مىخواستم به خارج از کشور بروم، خدمت امام بزرگوارمان رفتم. در آن زمان جریانى وجود داشت، که به ایشان گفتم در دنیا نسبت به این جریان علیه ما خیلى حرف است. (البته مىخواستم به ایشان گزارش بدهم؛ والّا من هم هیچ رعب و خوفى از آن جنجالهاى جهانى نداشتم و بعداً هم وارد آن ماجرا شدم). ایشان تمام خبرهاى دنیا را همیشه به صورت نزدیک و نقد در اختیار داشتند و غالباً خبرهاى جهانى را زودتر از دیگران به دست مىآوردند. امام(ره) در پاسخِ من با لبخند رضایتى گفتند: بلى، اطلاع دارم؛ اما همهى ملتها با ما هستند. واقعاً همینطور بود که ایشان مىفرمودند. در همان سفر، آنچنان حضور ملتها در کنار ما آشکار شد که همه را مبهوت کرد. بنابراین، او هم دوستانش را مىشناخت، و هم دشمنانش را. از دوستانش منتفع مىشد و به آنها اعتماد و تکیه مىکرد. بزرگترین دوستانش شما ملت وفادار بودید، و امام چه خوب شما را شناخته بود.
فرازی از خطبههای نماز جمعه 24/4/1368
در دوران مسؤولیت ممتدى که از روزهاى اول انقلاب داشتم، بارها به یاد این جملهى امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) مىافتادم که مىفرماید: «اذا اشتدّ بنا الحراق التجینا برسولاللَّه». امیرالمؤمنین مىفرمایند: وقتى در جنگها کار بر ما سخت مىشد و احساس مىکردیم که در مقابل حادثه ضعیفیم، به رسول خدا پناه مىبردیم. وقتى این جملهى امیرالمؤمنین(صلواتاللَّهعلیه) به یادم مىآمد، مىدیدم بر وضع ما نیز صادق است.
مکرّر اتفاق افتاد که سر قضایاى مختلف، با برادران مسؤول مىنشستیم و فکرهایمان را تبادل مىکردیم و مشکل را در مجموعهیى مىگذاشتیم و خدمت امام(ره) مىبردیم و او بود که با نظر صایب و ارادهى قوى و ایمان و توکل بىنظیر خود، مشکل را حل مىکرد. خدا شاهد است که در مدت عمر خود، کسى را در این حد از توکل و حسنظن به خدا ندیده و نشنیدهام. او، مشکل را حل و گره را باز مىکرد. امروز، این پدر خانواده و آن متّکاى محکم و کسى که خاطرمان آسوده بود که در مشکلات، به او مراجعه خواهیم کرد، در میان ما نیست.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری 12/5/1368