بسم الله الرحمن الرحیم
سه شاخص برای کارنامه خوانی در انتخابات دهم
(به مناسبت آغاز کارنامه خوانی ریاست جمهوری در مساجد و هیئات)
فضای پرشور این روزها فرصتی بسیار مناسب برای بازشناسی نیازهای اساسی از نیاز سازی های غیر واقعی برای کشور است. دلسوزان انقلاب می توانند از این فرصت استفاده کنند تا آرمانهای انقلاب و روشها و ساختارهای متناسب با انقلاب را از ایده های انحرافی باز شناسی کنند. برخی در سطح جهت گیری انقلاب و برخی در مرحله تعیین روش و ساختار به انقلاب تحریف هائی را تحمیل می کنند.
به عبارت دیگر اگر کارآمدی نظام مبارک جمهوری را وابسته به عوامل مبنائی :
(الف)میزان تناسب موضوعات پیشنهادی جریانهای سیاسی نظام با آرمانها و جهت گیری های کلان انقلاب اسلامی
(ب) میزان پشتیبانی علمی و مفهومی از آرمانهای انقلاب اسلامی توسط حوزه و دانشگاه در مقابل هجمه های مدرن دنیای استکبار به آرمانهای انقلاب اسلامی
(ج) میزان مشارکت و حضور مردم برای تحقق موضوعات متناسب با آرمانها و جهت گیری های کلان انقلاب اسلامی؛ بدانیم؛ انتخابات فرصتی مناسب برای کارنامه خوانی از جریانهای سیاسی بر اساس موضوعات فوق می باشد.
اولین شاخص و معیار کارنامه خوانی از جریانهای سیاسی ، در این شرایط؛ قضاوت درمیزان تسلط این جریانهای به آرمانهای انقلاب اسلامی می باشد و اساسا مبتنی بر شاخص فوق جریانهای سیاسی کشور به سه دسته بندی کلی تقسیم می شوند:
1. جریانی که آینده انقلاب اسلامی را در ارائه و باز تولید یک نسخه بومی شده ازمدرنیته می داند. این طیف از سیاست مداران در انتخابات و غیر انتخابات به دنبال طرح شعار ها و موضوعاتی است که با این آینده نگری انفعالی تطابق دارد. طرح موضوعاتی مانند توسعه دموکراسی ، استقرار نهادهای مدنی قدرتمند، محدود شدن اختیارات ولایت فقیه و.... همگی به معنای انحلال تدریجی و نرم هویت اسلامی انقلاب در مدنیته می باشد
2. جریانی که آینده انقلاب اسلامی را در تألیفی ذهنی و غیر قابل تحقق از آرمانهای انقلاب و مدرنیته تفسیر می کند. این طیف از سیاستمداران به دنبال ارائه و بازتولید نسخه مالزی در افق انقلاب هستند. طرح موضوعاتی مانند حل اختلاف میان دولت و مجلس از طریق تشکیل احزاب، تحقق عدالت بر مبنای راهکارهای علمی غربی و.... همگی ناشی از پی گیری ایده ی امکان تألیف مدرنیته و انقلاب اسلامی از سوی این جریان می باشد.
3. جریانی که در افق اداره کشور تحقق آرمانهای انقلاب در قالب تمدن نوین اسلامی را پیش بینی می کند. این جریان سیاسی در شرایط فعلی تحت فشار علمی از سوی دیگر جریانها می باشد و اصلی ترین نیازش تشکیل جبهه نقد و نقض آرمانسرائی های دو جریان دیگر می باشد.
بنابراین اگر آرمانهای انقلاب اسلامی را اولین و مهمترین شاخص کارنامه خوانی از جریانات سیاسی در انتخابات آتی قرار دهیم می توانیم با فرآیندی منطقی به قضاوت علمی در مورد جریان اصلح دست پیدا کنیم و بالاترین سطح تفاهم در دفاع از جریان نزدیک به انقلاب را ایجاد نمائیم.
دومین شاخص در کارنامه خوانی از جریانات سیاسی ؛توجه به راهکارهای علمی ارائه شده از سوی جریانهای موجود برای تحقق آرمانهای انقلاب است. جریانهای موجود در نظام باید راهکارهای علمی خود برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی را به صورت شفاف به اطلاع برسانند. به عنوان مثال باید از همه جریانهای سیاسی پرسید که چگونه پیشرفت و عدالت در جامعه محقق می شود و آیا راهکارهای موجود در دنیا به تحقق "عدالت و پیشرفت توأمان" می انجامد؟
موضوعیت یافتن " چگونگی تحقق آرمانهای انقلاب" در کارنامه خوانی ؛ تغییر ظرفیت دفاع از انقلاب از ظرفیت دفاع سیاسی محض به دفاع علمی و تخصصی و اصطلاحمند را زمینه سازی می کند.
شاخص سوم در کارنامه خوانی توجه به نحوه سازماندهی و جذب مشارکت مردمی از سوی جریانهای سیاسی می باشد. اتکاء به روشهای غیر قاعده مند در تبلیغ، به کار گیری گسترده احزاب و نهادهای مدنی در سازماندهی مردمی علاوه برعدم توجه به انگیزه های دینی مردم در برنامه ریزی برای دفاع از انقلاب، به بی رغبتی سیاسی در میان توده مردم می انجامد. به عبارت دیگر ساختارهای ایجاد مشارکت در انقلاب باید در تناسب با شرایط فرهنگی و دینی مردم باشد. پرهیز از گسترش حزب گرائی و توجه به طراحی های جدید در ایجاد مشارکت مردمی شاخص دیگری برای شناخت اصلح در کارنامه خوانی انقلابی می باشد. توجه به ایده پردازی و مفهوم سازی برای استفاده الهی از ظرفیت معطل مانده مساجد و هیئات می تواند بر ضعف های سازماندهی و ایجاد مشارکت مردمی در دفاع از اسلام در همه صحنه ها مرهمی شفا بخش باشد.