بسم الله الرحمن الرحیم
پیش نویس اولیه مبادی ورود به انتخابات مجلس هشتم و
تلاش برای تحقق آرمانهای انقلاب (?)
آذر ماه سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی(1386)
>>>>>>><<<<<<<
1. ضرورت ورود به عرصه انتخابات شامل سه ضرورت سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی می شود.
1/1. ضرورت سیاسی (اصلی) (نیاز به کمک به دولت عدالت از پایگاه قوه مقننه به استناد: جهت گیری انقلاب (?)
2/1. ضرورت فرهنگی (فرعی)(نیاز به تلاش برای حل معضلات فرهنگی شهر به استناد جهت گیری انقلاب(?)
1/3. ضرورت اقتصادی(تبعی)( نیاز به تلاش برای بهبود نسبی زندگی فقرای شهر به استناد جهت گیری انقلاب(?)
2. موضوعات برنامه ریزی در عرصه انتخابات مجلس هشتم شامل سه موضوع سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی می شود.
1/2. موضوع سیاسی(اصلی) : کمک به دولت عدالت ازپایگاه انتخابات هشتم از طریق طرح راه حل های نو در کشور از طریق طرح در فضای گمانه زنی مجلس
2/2. موضوع فرهنگی(فرعی) : موضوعیت دادن به مساجد وهیئات برای حل بخشی از مشکلات فرهنگی شهر در یک دوره 5ساله از طریق اجرای طرح شبکه مساجد و هیئات (مقیاس شهری)
3/2. موضوع اقتصادی(تبعی): کمک برای حل مشکلات فقرا و مستضعفین شهراز طریق ارتباط ارگانیک کمیته امداد و نهاد های خیریه با مساجد و هیئات (مقیاس شهری)
3. هدف قابل دستیابی در انتخابات مجلس هشتم به قرار زیر است:
1/3. هدف سیاسی(اصلی): تصویب قوانین متناسب باعدالت در مجلس (مقیاس ملی)
2/3. هدف فرهنگی(فرعی): توجه قاعده مند امت حزب الله در شهر به آینده انقلاب اسلامی و فرصت ها و تهدیدهای انقلاب (مقیاس شهری)
3/3. هدف اقتصادی( تبعی): جلوگیری از نا امیدی قشر مستضعف نسبت به انقلاب (مقیاس شهری)
و السلام علی عبادالله الصالحین
(تنظیم : دبیرخانه علمی انتخابات مجلس هشتم
وابسته به شورای شبکه مساجد وهیئات بروجرد)
(?). درسى که خود ما باید بگیریم این است که بدانیم علاج همهى دردهاى یک ملت، تلاش و کار است؛ کارِ متکى به ایمان و امید، علاج همهى دردهاى یک ملت است. ملت بیکار، ملت تنبل، ملت کسل، ملت ناامید و ملتى که بگوید: «اى آقا! از دست ما چه کارى برمىآید، آنها هر کار که بخواهند، مىتوانند بکنند»، چنین ملتى به جایى نخواهد رسید. آنچه ما به دست آوردهایم، به خاطر این بوده است که ملت ما در این مدت، این روحیات را - که در طول دهها سال سعى کرده بودند در او تزریق کنند - بکلى دور ریخت. ملت ما ملتى است باامید و مؤمن . این که انسان احساس عجز بکند، غلط است؛ این که انسان حوصلهى کار کردن نداشته باشد، غلط است. جوان باید کار کند، محصل باید کار کند، دانشجو باید کار کند، روحانى باید کار کند، صاحب سرمایه باید کار کند، کارگر باید کار کند؛ هر کدام کار خودشان را بکنند. فعال صنعتى و فعال کشاورزى باید تلاش کنند؛ فعال سیاسى و اجتماعى باید تلاش کند؛ همه اینها به سمت هدف سربلندى و پیشرفت روزافزون این ملت و این کشور است. تاریخ: ????/??/??
...... به شما برادران و خواهران عزیز عرض بکنیم؛ بهترین راه مبارزهى با استکبار و دشمنان، همین است که ما در ساختن و پیشرفت کشورمان، هر چه مىتوانیم سعى کنیم؛ پیشرفت علمى، پیشرفت فناورى، پیشرفت اخلاقى، همبستگى ملى و محکم کردن پایهى ایمان و انگیزههاى معنوى؛ هر چه که در این چیزها ما پیشرفت کنیم، دشمن بیشتر عقب مىنشیند و این مهمترین مبارزهى ملت ایران است. ????/??/??
.(?)... دوم، عدالت، که بزرگترین نیاز انسانهاست. باید عدالت به عنوان یک پرچم برافراشته در دست مسؤولان قواى سهگانه و مسؤولان کشور باشد و به دنبال عدالت حرکت بکنند. ????/??/??
.....باید ریشه ها و علل مربوط به گرانی را بررسی وبا آنها مقابله کنید سخنان رهبری قبل از ماه رمضان
.......... «من فقط یک جمله در باب سیاست های اقتصادی عرض کنم. . . اساس در نظام اسلامی، عبارت است از رفاه عمومی و عدالت اجتماعی. فرق عمده ما با این نظام های سرمایه داری، همین است.
در نظام های سرمایه داری، اساس، رشد اقتصادی، شکوفایی اقتصادی، ازدیاد تولید و ثروت است. هر که بیشتر و بهتر تولید و ثروت کند، او مقدم است. آنجا مسئله این نیست که تبعیض یا فاصله پیش بیاید. فاصله در درآمدها، و نداشتن رفاه جمع کثیری از مردم، نگرانی نظام سرمایه داری نیست. در نظام سرمایه داری، حتی تدابیری که ثروت را تقسیم کند، از نظر نظام سرمایه داری، تدابیر منفی و مردودی است. نظام سرمایه داری می گوید: «معنی ندارد که ما بگوییم ثروت جمع کنید تا آن را از شما بگیریم تقسیم کنیم! این معنی ندارد! اینکه شکوفایی نخواهد شد!» نظام اسلامی، اینگونه نیست. نظام اسلامی، معتقد به یک جامعه ثروتمند است، نه یک جامعه فقیر و عقب مانده. معتقد به رشد اقتصادی است، ولی رشد اقتصادی برای عدالت اجتماعی و برای رفاه عمومی، مسئله اول نیست. آنچه در درجه اول است، این است که فقیر در جامعه نباشد، محروم نباشد، تبعیض در استفاده از امکانات عمومی نباشد، هر کس برای خودش امکاناتی فراهم کرد، متعلق به خود اوست. اما آنچه که عمومی است (مثل فرصت ها و امکانات) متعلق به همه کشور است و باید در این ها تبعیضی وجود نداشته باشد. معنی ندارد که یک نفر پای خود را بگذارد روی دوش مأمورین دولتی، و با ترفند و خدای ناکرده با اعمال روش های غلط، امتیاز بگیرد، رشدی افسانه ای بکند، و بعد بگوید: «آقا من ثروت را خودم به دست آورده ام. » در نظام اسلامی، این جور چیزی نداریم. ثروتی که بر پایه صحیحی نیست، از اصل نامشروع است.
ما با نظام سوسیالیستی هم، به همین اندازه فاصله داریم، نظام سوسیالیستی، فرصت را از مردم می گیرد، ابتکار و میدان را می گیرد، کار و تولید و ثروت و ابزار تولید و منابع عمده سرمایه و تولید را در دولت متمرکز، و به آن متعلق می کند. این، غلط اندر غلط است. در اسلام، چنین چیزی نداریم. نه آن را داریم، نه این را. هم آن غلط است، هم این. نظام اقتصاد اسلامی، درست است. این جور نیست که نظام اقتصادی اسلامی، عبارت باشد از هر چه که در هر دوره ای مصلحت باشد. نخیر! نظر شریف امام، رضوان الله علیه، هم این نبود. من خودم یک وقت از ایشان پرسیدم.
اسلام یک روش خاص خود دارد. مسلکی در مسائل اقتصادی جامعه اسلامی دارد، و آن سلک را طی می کند. اساس سیاست کلی اقتصادی کشور، عبارت است از رفاه عمومی و عدالت اجتماعی. البته ممکن است یک نفر با تلاش و استعداد بیشتر، بهره بیشتری برای خودش فراهم کند. این، مانعی ندارد. اما در جامعه فقر نباید باشد. هدف برنامه ریزان، باید این باشد. سازمان برنامه ریزی کنند. »- مقام معظم رهبری، 12 مرداد .1372
(?) . فرهنگ مانند هوا برای زندگی انسان اهمیتی حیاتی دارد و بسیاری از مشکلات جامعه با فرهنگ سازی حل می شود، بنابراین باید از بخش فرهنگ رفع مظلومیت شود و ضمن اختصاص اعتبارات لازم، فرهنگ عمومی و «عرصه ها و وسایل فرهنگی»، جهت گیری ارزشی بیابند. مقام معظم رهبری مورخ 4/6/ 1386
(?). اما من این را می خواهم عرض کنم که قشرهای محروم و فقیر و کم درآمد که گران شدن یک جنس فوراً در زندگی شخصی آن ها اثر می گذارد، باید تحت حمایت و پوشش قرار بگیرند. 15 اردیبهشت .1372