آنچه امروز براى استکبار جهانى یک خطر تلقى مىشود، این است که ملتهاى مسلمان هویت و شخصیت و اصالت و استقلال خود را جدى بگیرند. همانطور که عرض کردیم، آنها دلشان مىخواهد کشورهاى منطقهى اسلامى، کشورهاى شرق، کشورهایى که به دلایل گوناگون از کاروان پیشرفت علم عقب ماندهاند، همیشه در حضیض نادانى و ناتوانى بمانند. آنها با هر پیشرفتى در هر کشور عقبافتاده مخالفند. آنها وقتى مىبینند کشور عقبافتادهى دوران رژیم طاغوت، امروز تبدیل به کشورى شده است که در زمینههاى علمى و صنعتى داراى شجاعت است و در میدانهایى وارد کار صنعتى و فناورىهاى پیچیده شده که احساس مىکنند سالهاى متمادى پیش رفته است، احساس خطر مىکنند.
آنچه امریکا و دیگر مستکبران عالم را عصبانى مىکند، این است که یک ملت خودش بخواهد بداند و تصمیم بگیرد. امریکا به کشور ما و مردم ما و بسیارى از ملتهاى دیگر مىگوید شما تصمیم نگیرید تا من براى شما تصمیم بگیرم؛ شما انتخاب نکنید تا من برایتان انتخاب کنم؛ شما از منابع خود بهرهبردارى نکنید تا من بتوانم از آن بهرهبردارى کنم. حرف امریکا این است که سلطه و دخالت و حضور و پنجهافکندنِ ما بر کشور و منابع خودتان را قبول کنید؛ اگر قبول نکنید، شما را به حمایت از تروریسم و ضدیت با حقوق بشر و چیزهاى دیگر متهم مىکنیم.
ملت ما نشان داده است که در مقابل چنین زورگویى و تهدیدى، و در مقابل چهرهى وقیح زمامداران امریکا مشتهاى خودش را گره مىکند؛ مىگوید ما با هر کس که استقلال و هویت و منافع ملى و حیثیت ما را تهدید کند، مقابله مىکنیم و بر دهان او مشت مىکوبیم